جدول جو
جدول جو

معنی حسین کاتب - جستجوی لغت در جدول جو

حسین کاتب
(حُ سَ نِ تِ)
ابن قاسم بن محمد بن ایوب بن شمون معروف به ابوعبدالله کاتب. او راست: ’اسماء امیر المؤمنین’ و ’التوحید’ که ابوطالب انباری. متوفی 356 هجری قمری آنها را از وی روایت کند. (ذریعه ج 2 ص 65 و ج 4 ص 478)
ابن یاسین بن محمد. او راست: لمحهالمختطف که در 780 هجری قمری 1378/ میلادی تألیف کرده است. (معجم المؤلفین از ایضاح المکنون)
ابن علی بن حسین معروف به ابن خازن و مکنی به ابوالفوارس. متوفی 502 ه. ق
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ سَ نِ تِ)
ابن محمد بن حسن بن ابن محمد حمدون بغدادی، معروف به ابن حمدون و ملقب به تاج الدین (547-608 هجری قمری). او راست: ’اخبار الشعرا’. (هدیه العارفین ج 1 ص 280)
ابن محمد بن علی بن حمدون مکنی به ابوسعد بغدادی. درگذشتۀ 546 هجری قمری او راست: ’معرفه الاعمال و الحساب’. (هدیه العارفین ج 1 ص 278)
لغت نامه دهخدا
(حَ بِ تِ)
مولانا حبیب کاتب، شخصی ادیب لبیب، و در صنعت کتابت شهرت دارد و خویش مولانا فتح الله کاتب است و این شعر از اوست:
چو بلبل با غم گل چهرۀ خود شادیی دارم
قدش را بنده ام و ز سرو باغ آزادیی دارم.
رجوع به بهشت هشتم ذیل ترجمه مجالس النفائس ترجمه حکیم شاه قزوینی چ تهران 1320 هجری قمری ص 394 شود
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ سِ)
ابن محمد بن عبدالواحد بن الونی بغدادی ضریر فرضی مکنی به ابوعبدالله حاسب. درگذشته در بغداد در 4 ذیحجه 450 هجری قمری 1085/ میلادی او راست: الکافی در الفرائض. (معجم المؤلفین از سیرالنبلاء ج 11 ص 170) (الوافی بالوفیات ج 11 ص 105) (وفیات الاعیان ج 1 ص 183) (انساب سمعانی 586) (هدیه العارفین ج 1 ص 310)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ غِ)
ریاضی دان معاصر مصر و متوفی پس از 1312 هجری قمری او راست: الدرالمنشور فی حساب الترع و الجسور چ بولاق 1312 هجری قمری (معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کُ تُ)
ابن عبدالله یمین شاعر. دیوان شعر دارد. و در 1152 هجری قمری 1730/ میلادی زنده بوده است. (معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کَ)
دهکدۀ حوزۀ بسیار خرم و سرسبزی است که از قلعۀ مرادبیگ نخستین قریۀ کوهدامن سمت شمالی تقریباً سه هزارگز بطرف سرایخواجه واقعست. این حوزه کاملاً مشجر و مزروع بوده و حاوی انواع اشجار مثمر و غیر مثمر و دارای هر گونه میوه از قبیل انگور، سیب. آلوبالو. زردآلو، آلوبخارا، چهارمغز و غیره میباشد. قریه بر سر جادۀ عمومی بین کابل و چاریکار واقع و در کندسرک چندین دکان نیز وجود دارد که عابرین هنگام رفت و آمد برای چند دقیقه یی فرودآمده بصرف چای و میوه میپردازند. در سمت شرقی سرک، تقریباً به فاصله 500 گز، قرارگاه عسکری واقع شده که یک لواء از قوای مرکز، در آنجا مستقر میباشد. این موضع در زمان حکومت امیر حبیب اﷲخان شهید مسکن شخصی میرزا محمدحسین، مستوفی آن زمان بود که بعد از اعدام مشارالیه در وقت امانیه ضبط گردید، و هنگامیکه محتر گل مهنمد در سال 1309 هجری قمری بسمت رئیس تنظیمه (؟) در کوهدامن کار میکرد این موضع را بنام میرزا محمدحسین مذکور ’حسین کوت’ تسمیه کرد و بعداً بحیث اردماه قرار گرفت. در این حوزه درخت چنار خیلی زیاد و نظررباست. این موضع از حیث ارتباط بحکومت درجه اول کوهدامن مربوط ولایت کابل بوده و از کابل در حدود 25 هزارگز مسافت دارد. (فرهنگ جغرافیایی افغانستان ج 2)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کِ رِ)
ملک معزالدین از آل کرت سربداری چهل سال سلطنت کرد. 732-771 هجری قمری) و در این سال درگذشت. ابن حسام شاعر ’ماءه عامل’ منظوم را به نام وی ساخته است. رجوع به مقدمۀ این لغتنامه و تاریخ عصر حافظ ص 214 و 222 و رجال حبیب السیرص 55 و 63 و 66 و از سعدی تا جامی ص 199 و 200 شود
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ)
نحوی. ملقب به حسام الدین کاتی، که در 760 هجری قمری درگذشته. او راست: ’شرح مختصر ایساغوجی’ و شرح مفتاح العلوم. (هدیهالعارفین ج 1 ص 286) و رجوع به حسام الدین کاتی شود
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ حُ سَ)
احمد بن سعد کاتب اصفهانی. از ادبای قرن چهارم است. او از طرف قاهر مأمور ضبط خراج اصفهان بود و به سال 324 هجری قمری معزول شد. او راست: کتاب الاختیار من الرسائل. کتاب الحلی و الشیات. کتاب المنطق. کتاب الهجا. کتاب فقر البلغاء فی الرسائل و جز آن. و رجوع به معجم الادباء چ مارگلیوث ج 1 ص 129 شود
لغت نامه دهخدا